از روايات استفاده ميشود که پيش از قيام حضرت مهدي (عج) جنگ و کشتار همهجا را فرا ميگيرد. برخي از روايات سخن از فتنهها دارد، تعدادي از روايات، از جنگهاي پياپي خبر ميدهد و رواياتي درباره کشتار انسانها به وسيله جنگ و بيماريهاي ناشي از آن چون طاعون، سخن به ميان ميآورد.
رسول خدا (ص) ميفرمايد: «پس از من چهار فتنه به شما خواهد رسيد: در فتنه اوّل، خونها مباح شمرده ميشود و کشتار زياد ميگردد. در فتنه دوم، خونها و اموال حلال ميشود و قتل و غارت اموال بسيار ميگردد. در فتنه سوم، خونها و مالها و نواميس مردم مباح شمرده ميشود و علاوه بر قتل و غارت، ناموس انسانها نيز در امان نميماند. در فتنه چهارم، - که فتنهاي است کر و کور و بسيار سخت و چون کشتي متلاطم و مضطرب در دريا - هيچ کس از آن فتنه پناهي نمييابد. فتنه از شام به پرواز درميآيد و عراق را فرا ميگيرد و دست و پاي جزيره - حجاز - به آن آغشته ميشود. گرفتاريها مردم را از پاي درمي آورد و چنان ميشود که کسي توانايي چون و چرا ندارد و از هر سويي که فروکش ميکند از سوي ديگر شعله ور ميگردد». [1] .
در حديث ديگري ميفرمايد: «پس از من فتنههايي پديد ميآيد که راه نجاتي از آن نخواهد بود. در آنها جنگ، فرار و آوارگي است. پس از آن فتنههايي خواهد بود که از فتنههاي پيشين شديدتر است. هنوز فتنهاي فروکش نکرده که فتنه ديگري شعلهور ميشود تا جايي که هيچ خانهاي از خانه عربها باقي نميماند که اين آتش در آن نرفتهباشد و هيچ مسلماني نميماند که آن فتنه به او نرسيده باشد. آنگاه مردي از خاندان من ظهور ميکند». [2] .
نيز ميفرمايد: «به زودي پس از من فتنهاي رخ خواهد داد که اگر از هر سو آرام گيرد، از دو سوي ديگر گسترش مييابد تا اين که منادي از آسمان فرياد ميزند: امير و فرمانده شما حضرت مهدي است». [3] .
در اين روايات سخن از فتنهاي است که پيش از ظهور حضرت مهدي (عج) فراگير خواهد شد، ولي در روايات ديگر با صراحت از جنگهاي خانمان سوز سخن به ميان آمده است که به ذکر آن ميپردازيم.
عمار ياسر ميگويد: پيام و دعوت اهل بيت پيامبرتان در آخرالزمان اين است که از هرگونه درگيري پرهيز کنيد تا زماني که رهبران از اهل بيت را ببينيد؛ آنگاه که تُرکها با روميان مخالفت کنند و جنگها در زمين بسيار شود». [4] .
تعدادي از روايات، از قتل و کشتاري سخن ميگويد که پيش از ظهور مهدي (عج) بهوقوع ميپيوندد. برخي از اين روايات، تنها کشتار را يادآور ميشود و برخي وسعت کشتار را نيز مشخص ميکند.
امام رضا (ع) در اين باره ميفرمايد: «پيش از ظهور امام زمان (عج) کشتارهاي پياپي و بيوقفه رخ خواهد داد». [5] .
ابوهريره ميگويد: در شهر مدينه کشتاري خواهد شد که در آن، منطقه «احجارالزيت» [6] از هم ميپاشد و فاجعه «حَرّه» [7] در برابر آن، مانند ضربه تازيانهاي بيشنيست؛ آنگاه که - پس از کشتار - به اندازه دو فرسنگ از مدينه دور شوند، باحضرتمهدي (عج) بيعت ميشود. [8] .
ابوقبيل ميگويد: شخصي از بنيهاشم زمام حکومت را به دست ميگيرد و تنها بنياميّه را قتل عام ميکند؛ بهطوري که جز عده اندکي، کسي از آنان بر جاي نميماند. پس از آن، فردي از بني اميّه خروج ميکند و در مقابل هر نفر، دو تن را ميکشد؛ چنانکه جز زنان کسي باقي نميماند. [9] .
رسول خدا (ص) چنين ميفرمايد: «سوگند به خدايي که جانم در دست (قدرت) اوست، دنيا پايان نمييابد تا اين که زماني فرا رسد که نه قاتل بداند براي چه دست به قتل زده است و نه علّت کشته شدن مقتول مشخص باشد و هرج و مرج همه جا را فرا ميگيرد؛ در چنان زماني، قاتل و مقتول به جهنم ميروند». [10] .
اميرمؤمنان (ع) ميفرمايد: «پيش از ظهور قائم (عج) جهان دچار دو نوع مرگ ميشود: مرگ سفيد و سرخ. مرگ سرخ با شمشير (اسلحه) است و مرگ سفيد با طاعون است». [11] .
امام باقر (ع) ميفرمايد: «براي قائم آل محمد، دو غيبت است که يکي طولانيتر از ديگري است. در آن دوران، مردم را مرگ و کشتار فرا ميگيرد». [12] جابر ميگويد: از امامباقر (ع) پرسيدم: در چه زماني اين امر (قيام مهدي (عج)) روي خواهد داد؟ امام در پاسخ فرمود: «ايجابر! چگونه اين امر تحقق يابد در حالي که هنوز بين حيره [13] و کوفه تعداد کشتهها زياد نشده است». [14] .
امام صادق (ع) فرمود: «پيش از ظهور قائم (عج) دو نوع مرگ پديدار ميگردد: مرگ سرخ و مرگ سفيد. به اندازهاي از انسانها کشته ميشوند که از هر هفت نفر، پنج تن نابود ميگردند». [15] .
اميرمؤمنان (ع) فرمود: «حضرت مهدي (عج) ظهور نميکند، مگر اين که يک سوم مردم کشته شوند و يک سوم بميرند و يک سوم باقي بمانند». [16] .
از اميرالمؤمنين (ع) پرسيدند: «آيا براي ظهور حضرت مهدي (عج) علامت و نشانهاي است؟ فرمود: «نعم، قتل فظيع و موت سريع و طاعون شنيع». [17] .
و به نقل ارشاد القلوب: [18] «قتل ذريع» يعني با سرعت و عالمگير.
و به نقل مدينة المعاجز: [19] «قتل رضيع» يعني لئيم و پست.
و به نقل حلية الابرار: [20] «قتل «فضيع» يعني ناگوار.
معناي روايت چنين است:
«آري، براي ظهور حضرت (ع) نشانههايي است، از جمله کشتارهاي عالمگير و ناگوار و پست و مرگهايي سريع و پي در پي و شيوع طاعون».
محمد بن مسلم ميگويد: امام صادق (ع) فرمود: «امام زمان ظهور نميکند، مگر اين که دو سوم مردم جهان از بين بروند». عرض شد: اگر دو سوم مردم کشته شوند، پس چهتعداد خواهند ماند؟ فرمود: «آيا راضي نيستيد (و دوست نداريد) از يک سوم باقيمانده باشيد؟». [21] .
امام صادق (ع) فرموده است: «امر (ظهور) تحقق نمييابد تا اين که نه دهم (910) مردم نابود شوند». [22] .
علي (ع) ميفرمايد: «... در آن روزگار از مردم جز يک سوم (13)آنان، کسي بر جاي نميماند». [23] .
پيامبر گرامي اسلام (ص) فرمود: «از هر ده هزار نفر، نه هزار و نه صد تن به قتل ميرسند و جز تعداد اندکي، جان سالم به در نميبرند». [24] .
ابن سيرين ميگويد: حضرت مهدي (عج) ظهور نميکند تا اين که از هر نه نفر، هفت تن کشته شوند. [25] .
از مجموع روايات نکات زير استفاده ميشود:
1. پيش از ظهور مهدي (عج)، کشتارهايي رخ ميدهد و تعداد زيادي از انسانها کشته ميشوند و افرادي که باقي ميمانند کمتر از کشته شدگان هستند.
2. تعدادي از کشته شدگان در جنگ کشته ميشوند و تعدادي ديگر به واسطه بيماريهاي مسري که به احتمال قوي از کشتههاي بهجا مانده جنگ، توليد شده است، جان ميسپارند. همچنين احتمال دارد که اين گروه به وسيله سلاحهاي شيميايي و ميکربي که بيماري توليد ميکنند، جان دهند.
3. در ميان اقليّتي که باقي ميمانند، شيعيان و دوست داران امام زمان (عج) هستند؛ زيرا آنان هستند که با مهدي (عج) بيعت ميکنند. نيز در سخن امام صادق (ع) آمده بود که آيا راضي نيستيد از يک سوم باقي مانده باشيد؟
پي نوشته ها :
[1] کافي، ج8، ص213؛ بحارالانوار، ج52، ص246.
[2] ابنطاووس، ملاحم، ص21؛ کمال الدين، ج2، ص371.
[3] عقد الدرر، ص50.
[4] احقاق الحق، ج13، ص295؛ احمد، مسند، ج2، ص371.
[5] طوسي، غيبة، چاپ جديد، ص441؛ بحارالانوار، ج52، ص212.
[6] قرب الاسناد، ص170؛ نعماني، غيبة، ص271.
[7] محلّهاي در شهر مدينه که محلّ اقامه نماز استسقا (باران) بود؛ معجم البلدان، ج1، ص109.
[8] پس از شهادت امام حسينعليهالسلام و قيام مردم مدينه عليه يزيد، اهل مدينه به دستور يزيد قتل عام شدند و در آن واقعه بيش از ده هزار نفر کشته شدند و اين محل همان «حرّة واقم» است؛ معجم البلدان، ج2، ص249.
[9] ابنطاووس، ملاحم، ص58.
[10] همان، ص59.
[11] فردوس الاخبار، ج5، ص91.
[12] نعماني، غيبة، ص277؛ مفيد، ارشاد، ص359؛ طوسي، غيبة، ص267. صراط المستقيم، ج2، ص249؛ بحارالانوار، ج52، ص211.
[13] نعماني، غيبة، ص173؛ دلائل الامامه، ص293؛ تقريب المعارف، ص187؛ بحارالانوار، ج52، ص156.
[14] شهري در سه ميلي (شش کيلومتري) کوفه است؛ معجم البلدان، ج2، ص328.
[15] طوسي، غيبة، چاپ جديد، ص446؛ اثبات الهداة، ج3، ص728؛ بحارالانوار، ج52، ص209.
[16] کمال الدين، ج2، ص665؛ العدد القويه، ص66؛ بحارالانوار، ج52، ص207.
[17] ابنطاووس، ملاحم، ص58؛ احقاق الحق، ج13، ص29.
[18] حصيني، هدايه، ص31.
[19] ارشاد القلوب، ص286.
[20] مدينة المعاجز، ص133.
[21] حلية الابرار، ص601.
[22] طوسي، غيبة، چاپ جديد، ص339؛ کمال الدين، ج2، ص655؛ اثبات الهداة، ج3، ص510؛ بحارالانوار، ج52، ص207؛ الزام الناصب، ج2، ص136؛ ابنحمّاد، فتن، ص91؛ کنز العمّال، ج14، ص587؛ متقي هندي، برهان، ص111.
[23] الزام الناصب، ج2، ص136، 187؛ عقد الدرر، ص54، 59، 63 - 65، 237؛ نعماني، غيبة، ص274؛ بحارالانوار، ج52، ص242.
[24] حصيني، هدايه، ص31؛ ارشاد القلوب، ص286.
[25] مجمع الزوائد، ج5، ص188.
نظرات شما عزیزان: